پل زدن (Bridging) در علم پیکاپ یعنی انتقال طبیعی و نرم گفتگو از یک موضوع به موضوع دیگر بهطوریکه ارتباط قطع نشه و دختر حس نکنه داری زورکی موضوع عوض میکنی. درواقع پل زدن یک رابطهی منطقی یا حسی بین دو موضوع ایجاد میکنه تا تو بتونی فریم و کنترل مکالمه رو دست بگیری.
✅ مثال از پل زدن :
1. دختر: «من عاشق قهوهام.»
تو: «آره قهوه خیلی باحاله، مخصوصاً وقتی با تو عصر پاییزی با کسی که دوسش داری بخوری در کافه های وایب نوستالژی . راستی تا حالا کافههای فلان خیابون رو امتحان کردی؟»
(پل: از قهوه → به قرار گذاشتن در کافه)
دختر: «دیروز با دوستام رفتیم کوه.»
تو: «باحاله! منم کوه خیلی دوست دارم، آدم حس ماجراجو بودن پیدا میکنه. تو کلاً اهل ماجراجویی هستی یا بیشتر ریلکس؟»
(پل: از کوه → به شناخت شخصیتش)
3.دختر: «اینستا خیلی وقتمو میگیره.»
تو: «آره اینستا اعتیاد میاره. تازه بعضیا فقط عکس غذا میذارن! تو بیشتر چه چیزایی میذاری؟»
(پل: از اینستاگرام → به سبک زندگی و علاقههاش)
دختر: «خیلی خستهام، امروز کارم سنگین بود.»
تو: «میفهمم، کار انرژی آدمو میگیره. بیشتر وقتت رو با کار پر میکنی یا تفریح؟»
4. دختر: «خیلی خستهام، امروز کارم سنگین بود.»
تو: «میفهمم، کار انرژی آدمو میگیره. بیشتر وقتت رو با کار پر میکنی یا تفریح؟»
(پل: از کار → به سرگرمیها و فضای سبکتر)
5. دختر: «من عاشق سگهام.»
تو: «سگها فوقالعادهان، آدمو به دنیای ساده و پرانرژی میبرن. کلاً حیوانات رو دوست داری یا بیشتر به سگا علاقه داری؟»
(پل: از سگ → به ارزشها و علاقههای عمیقتر)
---
📌 نکته: پل زدن مثل ساختن جاده بین دو جزیرهست. تو باهاش مسیر رو به موضوعی میبری که هم کنترل دستت باشه هم گفتوگو رو جذابتر کنه
میخوای از این موارد بیشتر بدونی و تو مکالمه با دختر حرف کم نیاری؟ بزن روی نوشته زیر
دیدگاه خود را بنویسید